012 دوستانت را بکش
نویسنده : مدیر سایت    
شنبه 27 مرداد 1397
    
بازدید: 1870
    
زبان : فارسی
    

چند روز پیش خبر درگذشت مادر یکی از همکارانم مرا متاثر کرد به ضرورت عازم سفر بودم ؛با ماشین وتنها! صبح زود بود که از شهر زدم بیرون باباکی پر از بنزین و سری خالی از دغدغه معمولا در سفر فکرم را همراه خودم میبرم؛ البته مینشانمش  روی سقف ماشین ! بندی به پایش می بندم وانتهای بند را گره میزنم به دلم ! راه که می افتم....... 




  نظراتـــــ