073 دایی حسام
نویسنده : مدیر سایت
شنبه 13 بهمن 1397
بازدید: 1327
زبان : فارسی
دستی سر شونه من گذاشت و گفت بشین اومدم و رفت اون ور خیابون. با یه سینی که توش چند تا لیوان پالوده شیرازی بود برگشت. پنجاه ساله که هرکس به مغازه دایی حسام سر میزنه چند تا نصیحت آبدار و یه لیوان پالوده نصیبش می شه. مثل همیشه دو تا لیوان بیشتر گرفته بود.