آواز استاد 80 ساله
نویسنده : مدیر سایت
سه شنبه 3 بهمن 1402
بازدید: 127
زبان : فارسی
دیروز به جمعی دعوت شدم. جمعی از عشقبازان ادب و هنر و شعر و شعور.
نامش نشست سعدیخوانی بود و به روال هر سهشنبه آنجا استاد اسکندری غزلی از سعدی قرائت و تفسیر میفرمود.
مطلع غزل این بود که : گفتم آهندلی کنم چندی، ندهم دل به هیچ دلبندی!
غزل هنوز به نیمه نرسیده، میهمانانی از راه رسیدند از صفاهان و آذربادگان.
همه دلداده و سینهسوخته و خوشآوا و شیرینگفتار.
استاد میرعبدالله وطن دوست ، استاد آواز و صاحب کتاب ارزشمند نهفت از تبریزِ شکر ریزِ بزرگمردمانخیز و استاد سید رضا طباطبایی ملقب به تاج ثانی از شاگردان شادروان تاج اصفهانی و شاگردانشان سینا درخشان و علیرضا جعفرزاده از اصفهانِ نصفجهانِ آرامِجان!
میزبانان هم همه گرچه اهلیت شیراز داشتند اما به گفتار پارسی گو بودند و لر و ترک و جهرمی!
مهدی بذرافشان به رسم میزبانی چند خطی آواز خواند تا آواز شیراز را پاس بدارد و استاد مصلینژاد از همان ابتدا تا پایان، بر خشکسیمِ خشکچوبِ خشکپوست نواخت.
آنگاه بلبلان اصفهانی و آذری و پارسی از هر سو به نواخوانی برخواستند و لب گشودند و پردیس آفریدند و پارسی و کردی و لری و آذری خواندند.
روح سعدی شاد شد و حافظ در سماع آمد.
استاد هشتاد ساله اما در سکوت بود و لبخندی از رضایت بر لب و اشکی از شوق بر دیده داشت.
ساعتی گذشت و همه مدهوش اصوات داوودی و اشعار اهورایی بودند که ناگاه استاد به آواز درآمد و دلها به تپش و جانها به لرزه.
به سر انگشتانش نگاه میکردم که گویی پرند بهشتی را میتکاند و به چشمانش که گویی چشمه زمزم بود و به چهرهاش که کالبدر اذا بدا.
مهدی میرعظیمی
شیرازِ نازِ جنتطراز
۶ دی ۱۴۰۲
-