012 دوستانت را بکش
شنبه 27 مرداد 1397
بازدید: 1907
چند روز پیش خبر درگذشت مادر یکی از همکارانم مرا متأثر کرد. به ضرورت عازم سفر بودم؛ با ماشین و تنها! صبح زود بود که از شهر زدم بیرون با باکی پر از بنزین و سری خالی از دغدغه! معمولاً در سفر فکرم را همراه خودم میبرم؛ البته مینشانمش روی سقف ماشین! بندی به پایش میبندم و انتهای بند را گره میزنم به دلم! راه که میافتم کمکم باد میزند و فکرم را میبرد بالا، بالای بالا! آنقدر که همهی نخ قرقره تمام میشود و پرواز فکرم را توی دلم حس میکنم! اینجاست که لذت سفر من شروع میشود! موبایلِ خاموش، جادهی خلوت و فکرِ در پرواز! فکرم آن بالاها رفت پیش مادر همکارم، او را دید که حالش خوب بود و چقدر راضی به نظر میرسید که فرزندانش دم آخر پیشش بودند! بعد آن بالا رفت سراغ خیلی از دوستان و اطرافیان که سالها پیش در بینمان بودند و الآن این پایینها نیستند! فکرم برای دلم تعریف میکرد که آنها به دغدغههای ما میخندند، جر و بحثهای ما برایشان مسخره است، دلشان برای ما میسوزد که سر چه مسائل کم اهمیتی ساعتها و روزهایمان را تباه میکنیم! دلم همینطور که میدوید و نفسنفس میزد خوشحال بود! مثل کودکی که نخ بادبادکش در دستش است و میدود! دلم توی گوشم نجوا میکرد، صدای باد نمیگذاشت خوب بشنوم؛ اما گویی میگفت: «یکبار هم که شده، توی ذهنت دوستانت را بکُش! آنها را توی ذهنت بکُش تا بدانی بعدش چقدر حسرت خواهی خورد، تا بدانی چقدر باید قدرشان را بدانی، تا بدانی که بدون آنها چقدر تنهایی! یکبار هم که شده، خیلی جدی فکر کن». با لرزش سرعتگیر زیر لاستیک ماشین مجبور شدم سرعتم را کم کنم، سرعت که کم شد بادبادک فکرم وسط بیابان و جاده گم شد. دلم نخ را کشید اما نخ پاره شده بود و فکرم با باد رفته بود! دوباره من ماندم و موبایل روشن و دغدغه و کار. خانه که آمدم، پسرم یک برگ از سررسیدم را پاره کرده بود و اتفاقاً تاریخی بود که خیلی برایم مهم بود. ناراحت شدم و به او اخم کردم و گفتم: «این روز برای من خیلی مهم بود و تو نباید صفحهاش را پاره میکردی».
نگاهی آگاهانه به من انداخت و گفت: «تو اصل آن روز را برای زندگی بهتر من فدا کردی، حالا برای پاره شدن نام آن روز نگرانی؟!»
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.