دندهی شکسته
دوشنبه 5 آبان 1404
بازدید: 1
پرسیدم چی شده؟
گفت:
از عروسی که برگشتیم، ساعت از دو نصف شب گذشته بود. اونقدر خسته بودم که فقط دلم میخواست سرمو بذارم رو بالش و تا ظهر فردا بیدار نشم. هنوز چند دقیقه نگذشته بود و خواب تازه داشت چشامو میبرد که یهو یه فکری مثل سوزن رفت توی مغزم: «کاش برم به مخزن آب ساختمون یه سر بزنم؟»
ناخودآگاه از جا بلند شدم، لباس پوشیدم و آروم از اتاق زدم بیرون که کسی بیدار نشه. هوا سرد بود و حیاط نیمهتاریک. چراغ پارکینگ رو روشن کردم و رفتم سمت مخزن. قدم نمیرسید درِ مخزن رو باز کنم و توش رو ببینم.
یه نگاهی دوروبر انداختم ببینم چی میتونم بذارم زیر پام. یه صندوق چوبی قدیمی گوشه پارکینگ بود. کشیدمش زیر مخزن، پامو گذاشتم روش و دستمو بالا بردم.
هنوز انگشتام به درِ مخزن نرسیده بود که صندوق با یه صدای تق شکست. از پشت واژگون شدم و افتادم رو لولهها. همون لحظه هم گلدون بزرگی که زورکی با یه دست گرفته بودم، ول شد و محکم خورد رو سینهم.
نفسم بند اومد. صداها دور شدن. دنیا دور سرم چرخید و همهچی تار شد...
چشم که باز کردم، نور سفید بیمارستان بالای سرم بود. آقای دکتر با چشمای سرخ از بیخوابی بالای سرم ایستاده بود. همسرم هم کنار تختم وایساده بود و با نگرونی نگام میکرد. تا دید که چشمام باز شده گفت:
– یه ساعت از رفتنت گذشته بود! نگران شدیم. وقتی پیدات کردیم، فکر کردیم مُردی!
دکتر پروندهمو ورق زد و با خونسردی گفت:
– خدا رو شکر! فقط دوتا از مهرههای کمرت جابهجا شده و چندتا از دندههات شکسته.
بعد، بیهشدار، انگشتشو گذاشت رو یکی از دندههام و فشار داد. نالهم از ته دل بلند شد، درد مثل موج از سینهم دوید تا پاهام.
دکتر دست به سینه وایساد و با چهره جدی و یه لحن شوخ گفت:
– حالا یه سؤال ازت میپرسم که اگه جواب منطقی ندی، همینجا دوباره رو همون دنده فشار میدم تا گریهت دربیاد!
یه لبخند شیطنتآمیز گوشه لبش نشست. نزدیکتر اومد و شمرده و با صدای آروم توی گوشم گفت:
– فقط همینو جواب بده...
وقتی ساعت دو نصف شب رفتی مخزن آب رو چک کنی...
اگه خالی بود میخواستی چیکار کنی؟
اگه پر بود میخواستی چکار کنی؟
مهدی میرعظیمی
۱ آبان ۴۰۴
بر اساس روایت واقعی جناب آقای احمدی
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.