حقیقت یا واقعیت

پرسیدم: چرا گاهی دو نفر که هر دو دارند درست می‌گویند با هم مخالفند و بحثشان گره می‌خورد.

گفت: گاهی همه چیز در عین درستی غلط است! گاهی یکی حقیقت را می‌بیند و دیگری واقعیت را!

گفتم: یعنی چی؟!

گفت: خیلی چیزها حقیقت دارد ولی واقعیت ندارد و خیلی چیزها برعکس!

ادامه داد: از بچگی دلمان می‌خواست ماشین داشته باشیم. اما پدرم پول نداشت ماشین بخرد.

خانه‌ی کوچکی داشتیم که سقفش چکه می‌کرد و پدرم پول نداشت تعمیرش کند.

پدرم مرد.

دایی‌ام آمد و بزرگتری‌مان کرد.

خانه‌مان که سه تومان می‌ارزید را چهار تومان فروخت و برایمان ماشینی که پنج تومان قیمت داشت، را با چهار تومان خرید.

معامله‌ای دو سر سود!

ماشین را آورد و توی کوچه پارک کرد و گفت: «کمی خرج دارد تا رو به راه شود و بتوانیم سوارش شویم.»

مادر راضی نبود.

صاحب‌خانه‌ی جدید آمد تا خانه را تحویل بگیرد.

مادر گریه می‌کرد.

حقیقت این بود که هم در فروش خانه و هم در خرید ماشین سود کرده بودیم، اما واقعیت این بود که بی‌خانه و آواره شده بودیم!

 

مهدی میرعظیمی

۱۸ شهریور ۴۰۴



   نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.