یادمان محیط‌بان شهید هدایت‌الله دیده‌بان

کسی می‌داند که قاتل‌ها هم این صفحه را می‌بینند یا نه؟

اگر ببینند، می‌خوانند؟

اگر بخوانند، بعدش چه؟

می‌روند آدم می‌کشند؟

بی‌تفاوت می‌گذرند؟

یا شاید آرام و بی‌صدا، زل می‌زنند به واژه‌ها و بی‌هوش می‌شوند، بی‌مغز، بی‌معرفت!

 

کسی می‌داند قاتل‌ها خانواده دارند یا نه؟

پدر و مادر چه؟

خواهر و برادر؟

زن، بچه؟

آیا برای کسی عزیز بوده‌اند؟

کسی دلش برایشان تنگ شده؟

یا نه، رها شده‌اند در تاریکی، مثل ته‌مانده‌های خوراک شب در میان زباله‌های شهری خاموش.

 

اصلاً کسی می‌داند چرا آدم می‌کشند؟

به خاطر پول؟ انتقام؟ ترس؟

یا فقط برای اینکه بکشند که کشته باشند!

 

آیا همه قاتل‌ها به یک اندازه قاتل‌اند؟

همه به یک اندازه بی‌احساس‌اند؟ بی‌وجدان، بی‌عشق؟

 

توی بند قاتلان، چه می‌گذرد؟

آیا همدیگر را مثل خودشان می‌بینند؟

یا همان‌جا هم، رتبه‌بندی هست؟ قضاوت هست؟ تحقیر و غرور؟

قاتل‌ها مثل یکدیگرند؟

قاتلی که یک محیط‌بان را کشت، به اندازه دیگر قاتلان کریه است؟ دل‌سیاه است؟

 

او کیست؟

چه قیافه‌ای دارد؟

در سرش چه می‌گذرد؟

شب خوابش می‌برد؟

چطور محیط‌بان را کشت؟

محیط‌بانی که عاشق جوجه‌عقاب بوده و بچه‌خرس، توله‌پلنگ...

بابای بچه‌های خودش بود و بابای طبیعت، بابای کهره‌ها و بره‌ها، بابای همۀ ما...

 

کسی می‌داند آخرین تصویری که دید، چه بود؟

پر زدن یک کبک؟

چشم‌های لرزان یک گوزن زخمی؟

یا قطره‌های خون روی گردن غزال؟

 

قاتلان حالشان از قاتل یک محیط‌بان به هم نمی‌خورد؟

اُق‌شان نمی‌گیرد از اینکه با کسی همکارند که آدمی را کشته که توی یک دستش پستانک بوده و توی دست دیگرش برۀ آهو!

 

نمی‌پرسند که توی طبیعت، عطر گل دلت را نلرزاند؟

صدای تیهو نرمت نکرد؟

آفتاب بیدارت نکرد؟

بوی خاک پشتت را نلرزاند؟

چطور دلت آمد زیر آسمان آبی به سرش شلیک کنی؟

نگفتی خواب کبک پاره می‌شود؟

نگفتی پروانه می‌ترسد، کمر درخت می‌شکند؟

 

مگر با همان انگشت که روی ماشه فشردی، عکس فرزندت را لایک نکرده بودی؟

روی قبر پدرت فاتحه نخوانده بودی؟

زنگ خانۀ مادرت را نزده بودی؟

چراغی روشن نکرده بودی؟

بشکند آن انگشت!

 

مهدی میرعظیمی

۱۴ خرداد ۱۴۰۴

شیراز

 

به یاد محیط‌بان شهید هدایت‌الله دیده‌بان

و به یاد محیط‌بانان شهید پرویز هرمزی، منوچهر شجاعیان، محمد دهقانی، غلامعلی محمدی، محسن خاکساری، سید امین خاکساری، حسین مولایی، غلامعلی محمدی

و بیش از صد و ده محیط‌بانی که با ناجوانمردی و در عین بی‌دفاعی، خون گرمشان بر زمین سرد ریخت.



   نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید مدیر سایت در وب سایت منتشر خواهد شد.
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.