«هیچ زندانی، از رهایی بینصیب نیست»
به مناسبت هفتهی کتاب و کتابخوانی، روز چهارشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴، جمعی از فعالان فرهنگی و مدیران استان فارس با حضور در زندان عادلآباد شیراز، نشست صمیمی و الهامبخشی را با جمعی از مددجویان برگزار کردند. در این دیدار، دکتر ابراهیمی (نماینده نهاد کتابخانههای عمومی کشور و رئیس کتابخانه شهید دستغیب شیراز)، دکتر مرتضی امینیمقدم (مدیرعامل مرکز کسبوکار زئوس) و مهدی میرعظیمی (نویسنده، ناشر و مشاور روایتمحور سازمانی) حضور داشتند.
در آغاز برنامه، آقای اسکندری، رئیس فرهنگی زندان عادلآباد، ضمن خوشآمدگویی و تبریک هفتهی کتاب و کتابخوانی، از نقش حیاتی کتاب در اصلاح، بازسازی و رشد درونی انسان سخن گفت. او با لحنی صمیمی تأکید کرد: «بسیاری از کسانی که امروز در این زندان به سر میبرند، انسانهای شریف، اندیشمند و بزرگی هستند که شاید در لحظهای از ناآگاهی یا در اثر یک تصمیم نادرست گرفتار شدهاند. اما امروز با کتاب، با آگاهی، با بازگشت به درون، میتوانند مسیر تازهای را آغاز کنند.»
اسکندری افزود: «ما در زندان با پدیدهای روبهرو هستیم که در جامعه کمتر دیده میشود؛ عطش آگاهی. بسیاری از مددجویان ما با اشتیاق به کتاب پناه بردهاند، به مطالعه روی آوردهاند و در خلوت خود، به معنا و بازآفرینی زندگیشان فکر میکنند.»
کتاب، راهی برای پیوند دوباره با زندگی
در ادامه، دکتر ابراهیمی بهعنوان نمایندهی نهاد کتابخانههای عمومی کشور و رئیس کتابخانهی شهید دستغیب شیراز – که از قدیمیترین و غنیترین کتابخانههای جنوب کشور است – سخن گفت. او با اشاره به ظرفیت عظیم کتاب برای نجات روح انسانها، اظهار کرد: «کتاب فقط منبع دانش نیست؛ کتاب، پلی است میان انسان و رهایی. کتاب ما را از قفسهای ذهنی آزاد میکند و حتی در جایی مثل زندان، میتواند پنجرهای رو به آزادی واقعی بگشاید.»
او اعلام آمادگی کرد که مجموعهی نهاد کتابخانههای عمومی، بهویژه کتابخانه شهید دستغیب، آمادهی همکاری و خدمترسانی به خانوادههای مددجویان است و افزود: «درهای کتابخانه همیشه به روی خانوادههای شما باز است. ما نه تنها کتاب، که همدلی و احترام را نیز تقدیم شما میکنیم.»
صدای کتاب از درون دیوارها
پس از سخنان ابراهیمی، تعدادی از مددجویان با اجرای سرودی زیبا و هماهنگ، کتاب و اندیشه را گرامی داشتند. اجرای آنان، با اشتیاق و لبخند، فضا را گرم و انسانیتر کرد.
مهدی میرعظیمی: «زندان آزادی را میگیرد، اما رهایی را نه»
در بخش بعد، مهدی میرعظیمی، نویسنده، ناشر، و خالق طرح «سازمان داستانمند»، سخنانی الهامبخش ایراد کرد که با استقبال گستردهی زندانیان همراه شد.
او گفت: «زندان شاید آزادی را از شما بگیرد، اما هرگز نمیتواند رهایی را از شما بگیرد. انسان در زندان شاید از دنیا فاصله بگیرد، اما به خودش نزدیکتر میشود. اینجا، جایی است که آدم میتواند خودش را بشناسد، خودش را بازنویسی کند، و داستانش را از نو بنویسد.»
میرعظیمی در بخش دیگری از سخنانش افزود: «زندان پر از داستان است؛ داستانهایی از رنج، پشیمانی، عشق، دانایی و تحول. من اینجا انسانهای بزرگ میبینم، نه محکومان. آدمها خوب یا بد نیستند؛ این کارها هستند که به خوب و بد تقسیم میشوند.»
او با نگاهی انسانی و فروتنانه گفت: «من با شما هیچ فاصلهای ندارم. هر لحظه ممکن است جای ما عوض شود. تابلوهای راهنما با ما تا مقصد نمیآیند، اما بهترین راهنما، وجدان و آگاهی درونی ماست که مسیر را روشن میکند.»
کتاب و لبخند در میان دیوارها
میرعظیمی در ادامه با خواندن و روایت چند داستان کوتاه از مجموعهی کتابهای یکصفحهای خود، فضای سالن را سرشار از نشاط و خنده کرد. لحظاتی که صدای خندهی زندانیان، دیوارهای سرد زندان را شکست و گرمای زندگی را در فضا جاری ساخت.
وقتی زندانیان، کتابها را معرفی کردند
در ادامهی برنامه، تعدادی از زندانیان با معرفی کتابهای مورد علاقهشان، شور کتابخوانی را به نمایش گذاشتند.
یکی از زندانیان کارآفرین، کتاب «سهشنبهها با موری» را معرفی کرد و گفت: «این کتاب یادمان میدهد که زندگی فقط زنده ماندن نیست، بلکه معنا دادن است؛ حتی در سختترین روزها.»
زندانی دیگری، از کتابهای «تکنولوژی فکر» و مجموعههایی دربارهی زندگی مشترک و همسرداری نام برد و همبندانش را به مطالعه و رشد ذهنی دعوت کرد.
یک مهندس جوان با معرفی کتاب زندگینامه پروفسور حسابی گفت: «ما باید بدانیم بزرگ شدن در محدودیتها ممکن است. پروفسور حسابی در سختترین شرایط رشد کرد و تبدیل به الگوی علم و انسانیت شد.»
یکی از زندانیان که کارشناس بیهوشی بود، با احساسی خاص گفت: «ما همه مدیون نویسندگانی هستیم که شاید دیگر در میان ما نباشند، اما آثارشان زنده است و به ما زندگی میبخشند.»
و زندانی دیگری که صاحب چند اختراع ثبتشده بود، با معرفی کتابی انگیزشی، از همسلولیهایش خواست که از زمان در زندان برای یادگیری، اندیشه و بازسازی ذهن استفاده کنند.
گفتوگوهای انسانی و دردهای پنهان
در خلال نشست، زندانیان در گفتوگو با مهدی میرعظیمی از دغدغههای واقعی خود گفتند. از جمله اشاره شد که بسیاری از زندانیان با مبالغی اندک، گاه معادل بهای چند کیلو گوشت، میتوانند آزاد شوند و خانوادههایی با پرداخت همین مبالغ ناچیز میتوانند سایهی پدر را دوباره بر سر خانه بازگردانند.
در این میان، یکی از زندانیان، با لحنی بغضآلود خطاب به میرعظیمی گفت: «شما میتوانید با قلم و داستانتان، صدها زندانی را آزاد کنید.»
این جمله، سکوتی سنگین و احساسی در سالن ایجاد کرد. نگاهها پر از اشک و امید شد، و فضا برای لحظاتی به محفل انسانیت و همدلی بدل گشت.
پایان؛ آغاز داستانی تازه
دیدار فرهنگی در زندان عادلآباد با تشویق گرم زندانیان و وعدهی ادامهی همکاریهای فرهنگی میان نهاد کتابخانههای عمومی، مرکز زئوس و مجموعهی «کتاب یک»، به پایان رسید.
اما در حقیقت، پایان برنامه، آغاز داستانی تازه بود؛ داستانی که نشان میداد حتی در جایی که آزادی نیست، میتوان رهایی را یافت؛ در اندیشه، در قلم، و در کتاب.
در انتها، مهدی میرعظیمی با اهدای چند جلد از کتابهای یک صفحهای و چند بسته از مجموعه تلنگرهای کتاب یک صفحهای به کتابخانه زندان عادلآباد شیراز، از مسئولان و مددجویان این مرکز خواست تا چراغ کتابخانه را همواره روشن نگه دارند. کتابخانه زندان عادلآباد با دارا بودن حدود پانزده هزار جلد کتاب، یکی از کتابخانههای غنی و فعال محسوب میشود.